تهران- ایرنا- پوشش گیاهی اعم از جنگلی و علفی در مقابل سیل مانند ضربه‌گیر عمل می‌کند ولی ما بدون توجه به این واقعیت مهم، وسعت جنگل‌های کشور را از 18.5 میلیون هکتار در مدت 50 تا 60 سال اخیر به 12.5 میلیون هکتار کاهش دادیم که نتیجه آن وقوع سیل‌های مخرب و ویرانگر است که اخیراً نمونه آن را شاهد بودیم.

به گزارش ایرنا، پوشش جنگلی بعد از مراتع مهم‌ترین و مؤثرترین عامل جلوگیری از فرسایش‌های آبی و خاکی هستند، این اکوسیستم‌های طبیعی کارکردهای زیادی دارند که یکی از آن‌ها جلوگیری از وقوع سیل است، بنابر مطالعات صورت گرفته از بین عوامل مختلف تأثیرگذار در بروز سیل، بیشترین سهم مربوط به پوشش گیاهی از نظر نوع، حجم پوشش و وضعیت خاک از نظر نفوذپذیری آب است.
یعنی هرچه وضعیت پوشش‌های جنگلی و منابع خاکی کشور وضعیت نامناسب‌تری داشته باشد احتمال وقوع سیل و ویرانی بیشتر است، با تمام این مزیت‌ها اما انسان هیچ‌گاه قدر این اکوسیستم‌های ارزشمند را ندانسته و بنا به اعلام منابع آماری و نقشه‌های موجود، جنگل‌های ایران از حدود 18.5 میلیون هکتار در سال‌های 1335، اکنون به 14.5 و به گفته‌ای 12.5 میلیون هکتار کاهش‌یافته است.
متأسفانه مساله، فقط کاهش حجم جنگل‌ها نیست بلکه با کاهش تراکم درختان در سطح جنگلی نیز مواجه هستیم به‌طوری‌که مثلاً جنگل‌های درجه یک به دو، درجه دو به سه، درجه سه به چهار و درجه چهار به پنج سقوط کرده است.
این میزان کاهش نه‌تنها ازنظر ارزش اقتصادی خسارت زیادی به کشور وارد می‌کند بلکه خسارت ناشی از جاری شدن سیل و همچنین توفان و فرسایش خاک نیز قابل‌تأمل است، به‌طوری‌که در ابتدای امسال شاهد بروز سیل در چهار استان کشور از جمله گلستان، خوزستان، لرستان و فارس بودیم که خسارات جانی و مالی زیادی به بار آورد.
«مصطفی خوشنویس» عضو هیات علمی بخش تحقیقات جنگل موسسه تحقیقات جنگل و مراتع کشور روز دوشنبه درباره تأثیر جنگل و پوشش گیاهی در جلوگیری از وقوع سیل به خبرنگار علمی ایرنا گفت: پوشش گیاهی اعم از علفی، بوته‌ای، درختچه‌ای و درختی را شامل می‌شود که هر کدام به شکلی در کنترل آب باران و حرکت آن در دامنه‌های کوه نقش دارند و هر چه تراکم آن‌ها بالاتر رود احتمال حرکت آب در دامنه‌های کوه پایین‌تر می‌رود.
وی افزود: وقتی قطرات باران از بالا بر روی خاک سقوط می‌کنند، اگر پوشش گیاهی نباشد ضربه وارد شده به خاک دو کار را هم‌زمان انجام می‌دهد؛ اول اینکه بر اثر ضربه وارد شده خاک سطح زمین متلاشی و پخش می‌شود و این مسئله چسبندگی خاک را کاهش می‌دهد چون در ضربه اول قشر سطحی خاک از بین می‌رود، البته ممکن است مثلاً نیم میلی‌متر سطح خاک از بین برود اما به‌هرحال همان مقدار را هم متلاشی می‌کند.
وی اظهار داشت: دومین آسیب اینکه چون پوشش گیاهی وجود ندارد و دامنه کوه شیب‌دار است آب در دامنه شیب‌دار شروع به حرکت می‌کند، بنابراین تصور کنید وقتی در یک‌لحظه صدها و صدها قطره باران با زمین برخورد می‌کند و اگر هرکدام از این قطرات و ضربه‌های ناشی از آن مثلاً نیم سانتی‌متر خاک سطحی را متلاشی کند، مجموعه آن‌ها حجم زیادی می‌شود.
وی ادامه داد: همچنین این حجم آب بر روی سطح نمی‌تواند پایدار بماند و طبق قانون جاذبه زمین، روی دامنه شیب‌دار شروع به حرکت می‌کند و به همراه خود، تمام ذرات متلاشی‌شده خاک را حمل می‌کند که درنهایت به گل‌ولای تبدیل می‌شود.
خوشنویس گفت: وقتی‌که آب خالص روی دامنه‌های کوه حرکت می‌کند چون وزن مخصوص آن سبک‌تر است بنابراین نسبت به آب گل‌آلود خسارت کمتری به همراه دارد، وقتی آب گل‌آلود می‌شود قدرت کندگی آن بالا می‌رود و اجسام در مسیر خود مانند سنگ، قلوه‌سنگ و گیاهان خشک‌شده را به حرکت درمی‌آورد و برای همین است که سیل‌های گل‌آلود قدرت تخریب به‌مراتب بیشتری نسبت به آب زلال جاری دارند.
عضو هیات علمی بخش تحقیقات جنگل موسسه تحقیقات جنگل و مراتع کشور ادامه داد: در این میان هر چه شیب بیشتر باشد سرعت حرکت سیل نیز بیشتر می‌شود و به‌صورت تصاعدی قدرت تخریب آن افزایش می‌یابد، حال در این میان وقتی پوشش گیاهی وجود داشته باشد قدرت تخریب کمتر می‌شود.
وی درباره پوشش گیاهی توضیح داد: پوشش گیاهی می‌تواند چند اشکوبه باشد، یعنی طبقات مختلفی داشته باشد، درختان، درختچه‌ها، بوته‌ها و گیاهان به ترتیب اشکوب را تشکیل می‌دهند حالا هر کدام از آن‌ها آسیب ببیند میزان تخریب افزایش می‌یابد، زمانی که قطرات باران با سرشاخه‌ها، تنه درختان، بوته‌ها و علف‌ها برخورد می‌کند قدرت ضربه سقوط را از دست می‌دهد و آب به‌صورت پودری و ملایم روی سطح زمین جاری می‌شود.
خوشنویس گفت: پوشش گیاهی در درجه اول، قدرت ضربه مخرب قطرات باران را از آن می‌گیرد، در مرحله دوم شاخ و برگ خزان‌کرده از درختان که روی زمین افتاده‌اند ضربه باران را کاهش می‌دهد، همچنین حجمی از آب را به خود جذب می‌کند و مانع از شروع حرکت آب باران در ساعات اولیه می‌شوند.
وی ادامه داد: وقتی شاخ و برگ‌ها آب را جذب کردند وزنشان زیاد می‌شود و قدرت جذب و نگهداری آن‌ها نیز بالاتر می‌رود ضمن اینکه خود گیاهان که در سطح زمین به‌وفور پراکنده هستند مجال حرکت آب را می‌گیرند بنابراین وقتی سرعت حرکت آب کم شد یا به سمت صفر رفت به‌جای اینکه روی سطح زمین حرکت کند به داخل خاک نفوذ می‌کند و از حجم روندگی آن کاسته می‌شود.
خوشنویس اظهار داشت: همچنین تمام این گیاهان حجم زیادی ریشه در تمام افق‌های خاک‌ دارند و وقتی آب می‌خواهد حرکت کند این ریشه‌ها تمام ذرات خاک را به خودشان می‌گیرند و نمی‌گذارند به‌راحتی آب، خاک را با خودش حمل کند، درنتیجه اگر روانآب سطحی هم داشته باشیم یک روانآب سطحی زلال با قدرت تخریب و کندگی پایین‌تر است.
وی ادامه داد: همچنین بخشی از آب باران به‌خصوص زمانی که درختان برگ ‌دارند به‌وسیله تاج درختان جذب می‌شود و برچسبی برگ‌ها می‌ماند، سطح برگ‌ها و تنه‌ها خیس می‌شود و بخش زیادی از حجم آبی که قرار است به زمین برسد را کم می‌کند.
وی تأکید کرد: تمام این موارد نقش درختان در کنترل روان‌آب‌های سطحی است اما ما انسان‌ها بدون توجه به این کارکردها اقدام به تخریب پوشش‌های گیاهی می‌کنیم.

** کاهش حجم و تراکم درختان در کشور
عضو هیات علمی بخش تحقیقات جنگل موسسه تحقیقات جنگل و مراتع کشور درباره وضعیت تخریب جنگل‌های کشور گفت: آنچه در سوابق وجود دارد و نقشه‌هایی که از گذشته بوده مثلاً سال‌های 1335 به قبل و همان دوره‌ها، جنگل‌های ایران را بیش از 18.5 میلیون هکتار برآورد کرده بودند که اکنون به 14.5 و به گفته‌ای تا 12.5 میلیون هکتار کاهش‌یافته است.
وی افزود: این کاهش حجم یک بُعد ماجراست، یک بُعد دیگر کاهش تراکم درختان در سطح جنگلی است، یعنی جنگل‌های درجه یک ما به درجه دو، درجه دو به سه، درجه سه به چهار و درجه چهار به پنج سقوط کرده‌اند، یعنی تراکم تاج و سطح هم کاهش‌یافته است به عبارتی در جایی ممکن است جنگلی با تراکم تاج 80 درصد بوده که اکنون به تراکم 40 یا 50 درصد رسیده است.
خوشنویس گفت: از سوی دیگر مراتع ما نیز همین‌طور آسیب‌دیده‌اند، یعنی پوشش‌های علفی هم از نظر کیفی، گونه‌ای، تنوع و حجم تنزل یافتند، با این روند است که بروز سیل را سال‌به‌سال در کشور بیشتر داریم.

** وقوع سیل اخیر در کشور اتفاقی نادر بود
وی به وقوع سیل اخیر در کشور اشاره کرد و افزود: سیلی که امسال در کشور رخ داد، یک اتفاق نادر بود که ممکن است هر 50 یا 100 سال یک‌بار بروز کند، مثلاً در منطقه‌ای مانند آبدانان در مدت24 یا 36 ساعت 220 میلی‌متر باران بارید با این حساب حتی اگر پوشش گیاهی ما هم خوب بود باز این حجم آب را نمی‌توانستند نگه‌دارند و سیل اتفاق می‌افتاد اما با شدت کمتر.
خوشنویس تأکید کرد: اما آسیب را از جای دیگر می‌بینیم، یعنی از یک‌سو مدیریت منابع آبی ما ضعیف است، همچنین رودخانه‌ها را تخریب و به حریم آن تجاوز کردیم، حریم این نیست که هر سال ببینیم آب تا کجا بالا آمده و از آن جلوتر نرویم بلکه حریم این است که ببینیم هر 50 سال یا 100 سال یک‌بار بروز حداکثری روان‌آب‌های سطحی یا سیلاب‌ها مرزشان تا کجاست و از آن جلوتر نرویم.
وی اظهار داشت: در واقع حریم رودخانه را حریم سالانه تعیین نمی‌کند بلکه دوره‌های برگشت سیل‌های 50 ساله یا 100 ساله تعیین می‌کند، وقتی‌که چنین سیل عظیمی رخ می‌دهد در مدت 100 سال هرچه ساختیم را تخریب می‌کند و می‌برد.

** طرح آبخوان‌داری ضعیف عمل کرد
وی درباره طرح آبخوان‌داری و نقش آن در کنترل سیلاب گفت: طرح آبخیزداری یا آبخوان‌داری با هدف کنترل سیلاب‌ها طراحی شد اما فقط در سطح 10 هزار هکتار اجرا شد که در مقابل این‌همه وسعت جنگل و مرتع در کشور به‌هیچ‌عنوان به چشم نمی‌آید.
خوشنویس افزود: این طرح در درجه اول با توجه به تغییرات بارندگی‌ها در کشور شکل گرفت زیرا شاهد تغییر باران‌های ملایم قدیمی به باران‌های رگباری تند هستیم، برای کنترل آب ناشی از این رگبارهای تند طرح آبخوان‌داری تعریف شد تا بتواند از سرعت آب در دامنه‌ها، دره‌ها و آبراه‌ها کم کند و به آب مجال نفوذ به داخل خاک بدهد اما در کشور درست انجام نشد و همان میزانی که انجام شد اصلا نمود ندارد.

**مسئولان جوابگو باشند
وی درباره پیش‌بینی وقوع سیل در کشور گفت: با اینکه تخصص من، آبخیزداری نیست اما با مطالعه داده‌های اخیر در زمینه آب‌وهوای کشور متوجه شدم که باید منتظر وقوع سیل باشیم آن‌وقت چرا نباید مسئولانی که این امر تخصص آن‌هاست تشخیص ندهند و هشدارهای لازم را اعلام نکنند؟ به نظر می‌رسد خیلی کوتاهی شده است.
وی ادامه داد: گفته می‌شود مسئولان دریچه‌های سد دز را دیر باز کردند چون سد داشت سرریز می‌کرد، حال سؤال این است که چرا زودتر این میزان حجم آب ورودی به سد را پیش‌بینی نکردند و دریچه‌ها را دیر باز کردند؟ درواقع زمانی باز کردند که در اوج بارندگی همه‌جا داشت باران می‌بارید یعنی حتی اگر دریچه باز نمی‌شد دیگر سیل راه افتاده بود، دریچه را هم باز کردند و آب آن به دیگر آب‌ها اضافه شد درحالی‌که اگر 10 روز زودتر باز می‌کردند و سد تخلیه می‌شد حداقل دیگر آب سد به سیل اضافه نمی‌شد و تخریب کمتری صورت می‌گرفت.
خوشنویس با تاکید بر لزوم پاسخگویی مسئولان گفت: آیا در حوضه آبخیزی مانند استان لرستان و خوزستان که وسعت آن به چند میلیون هکتار می‌رسد چنین حجم آبی قابل تشخیص نبود؟ قطعاً چنین حجم آبی قابل برآورد بود، امروزه به‌راحتی می‌توان با انواع نرم‌افزارها برآورد کرد که مثلاً با این حجم باران چه مقدار روانآب تولید می‌شود، کشش رودخانه‌های ما چقدر است و آب تا چه ارتفاعی بالا می‌آید اما به نظر می‌رسد به این مسائل، توجهی نشد.
به گزارش ایرنا، در پی وقوع بارش‌های سنگین و کم‌سابقه از ابتدای سال در استان‌های شمالی، غربی و جنوب ‏غربی ‏کشور و به دنبال آن جاری شدن سیلاب در این مناطق، خسارات جانی و مالی فراوانی وارد شده است و در این میان، استان‌های گلستان، خوزستان، لرستان و فارس، بیشترین آسیب‌ها را متحمل شده‌اند و تاکنون 71 کشته بر جای گذاشته است.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *